هفتاد و هشت
مسافرت با کوهنوردم بهم خوش می گذره .. خیلی خوش سفره .. اصلا نمیزاره بهمون بد بگذره .. از جاهای خوب رفتن گرفته تا خرید کردن و خورد و خوراکمون همیشه بیش از اندازه بوده..
ما تعطیلات اول هفترو رفتیم اصفهان پیش هستی عزیزم که چقدر بهمون خوش گذشت و دیدار تازه کردیم .. کوهنورد تا الان اصفهان رو ندیده بود و براش خیلی جذابیت داشت البته بجز میدون نقش جهان و کوه صفه و باغ بهادران جای دیدنی نتونستیم بریم ولی اصفهان رو باید تو چندبار سفر دید و ازش لذت برد..
از بازارش ظروف مسی خریدیم که یکی از خواسته های کوهنورد بود کلا به ظروف سنتی علاقه ویژه ای داره .. قابلمه و ماهیتابه و لیوان ، از دوران مجردیش هم قاشق مس داره که کم کم جهیزیه عزیزم داره کامل می شه و وقت شوهرشه :))
روز به روز بیشتر بهش وابسته میشم به حدی که شبا بدون حضورش کنارم اصلا خوابم نمیبره .. شدم مثل نوزادی که با وجود مادرش آرامش میگیره منم همینطورم ..
- ۹۶/۰۴/۰۸