نمیدونم حکمت خدا چیه .. البته قطعا من عقلم قد نمیده به حکمتش من هرچقدر از کارای بی برنامه ای که قراره ایندمو ی جورایی اونجوری که دلم میخواد پیش نبرم ، بدم میاد .. به سرم میاد !
البته ناگفته نماند حتما خدا میخواد که اینجور اتفاقات برام بیافته و بهم بفهمونه بشین سر زندگیت و بسه و شوهرم کردی ادم نشدی ؟
هرچقدر من از وقوع اتفاق جلوگیری میکنم .. ولی نمیشه اون اتفاقی که باید بیافته .. میافته !
خب من و کوهنورد پدر و مادر شدیم.. طبق برنامه ریزیمون نبود ولی جزو خواسته هامون بود !
وقتی صدای قلبشو شنیدم نمیدونین چ حالی داشتم .. یه قطره اشکم ریختم خیلی هیجتن داشتم بخاطرش.. و خیلی خوشحال شدیم و صداشو فرستادم برای کوهنورد و کلی قربونش رفت ..
خداروشکر با اینکه ماهای اول بارداریم هست ولی علایم عجیب غریب و افتضاحی ندارم مثل بقیه خانما و میتونم بیام سرکار البته خستگی و کوفتگی دارم .. که کوهنورد مهربونم تمام زحمتای خونرو میکشه..
وارد فصل جدیدی از زندگی شدیم .
- ۹۶/۰۵/۲۳